English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (554 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isomer U اجسام متشابه الترکیب
isomeric U متشابه الترکیب دارای همان اجزا
isomerous U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomer U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
harmonic motion U اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
polymerization U ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
metric system U سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
allotrope U جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
aerosols U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosol U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
bombproof U ساختمانی که پناه بمب باشد
document U ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documenting U ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documented U ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
tristimulus values U مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
acronym کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
avalanche U هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
avalanches U هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
acronyms U کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
graphics U کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary U بین ذرات در داخل ذرات
supervisory U ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
tactile U صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
holograms U تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
hologram U تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
flavonal dyes U فلاون [مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
retrain U ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
flat U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
virtual U حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
si unites U واحدهای SI
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
emu U واحدهای الکترومغناطیسی
recommend units U واحدهای پیشنهادی
fundamental unit U واحدهای اصلی
alternative unit U واحدهای دیگر
electromagnetic units U واحدهای الکترومغناطیسی
electric unit U واحدهای الکتریکی
practical unit U واحدهای عملی
emus U واحدهای الکترومغناطیسی
hardware U واحدهای فیزیکی
derived units U واحدهای فرعی
akin <adj.> U متشابه
alike <adj.> U متشابه
similar <adj.> U متشابه
similiar U متشابه
related <adj.> U متشابه
liked U متشابه
analogous U متشابه
homonym U متشابه
homoplastic U متشابه
allegorical U متشابه
like <adj.> U متشابه
like U متشابه
homologous U متشابه
likes U متشابه
international units U واحدهای جهانی برق
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
atomistic society U واحدهای کوچک تولیدی
functional units of a computer U واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
polymers U بسپار
tail to tail polymer U بسپار دم به دم
head to tail polymer U بسپار سر به دم
head to head polymer U بسپار سر به سر
polymer U بسپار
terpolymer U سه بسپار
ActiveX U سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
analogues U لغت متشابه
homologize U متشابه کردن
toneme U کلمه متشابه
homophonous U متشابه الصوت
anomalous U غیر متشابه
homological U متشابه متجانس
analog U لغت متشابه
uniform motion U حرکت متشابه
allegorical verses U ایات متشابه
corresponding U مطابق متشابه
analogue U لغت متشابه
homologue U عضو متشابه
homolog U عضو متشابه
polymerize U بسپار کردن
atactic polymer U بسپار بی ارایش
photopolymer U بسپار نوری
condensation polymer U بسپار تراکمی
organic polymer U بسپار الی
biopolymer U زیست بسپار
synthetic polymer U بسپار زنجیری
syndiotactic polymer U بسپار هم ارایش
polymer chemistry U شیمی بسپار
regular polymer U بسپار منظم
polymerize U بسپار شدن
branched polymer U بسپار شاخهای
heat resistance polymer U بسپار گرمایی
living polymer U بسپار زنده
inorganic polymer U بسپار معدنی
linear polymer U بسپار خطی
high polymer U بسپار بزرگ
heteropolymer U ناجور بسپار
three dimensional polymer U بسپار سه بعدی
homopolymer U جور بسپار
irregular polymer U بسپار نامنظم
isotactic polymer U بسپار تک ارایش
high polymer U بسپار سنگین
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
similar figures U اشکال همانندیا متشابه
tone poem U شعر متشابه التلفظ
corporeal U جسمی
somatic U جسمی
substantial U جسمی
corporal U جسمی
bodily pain U جسمی
carnal U جسمی
corporals U جسمی
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
discrete U که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
budgetary control U کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
carbon chain polymer U بسپار زنجیر کربنی
stereospecific polymer U بسپار فضا ویژه
long chain polymer U بسپار بلند زنجیر
stereoregular polymer U بسپار فضا ویژه
homochain polmer U بسپار جور زنجیر
polymolecular polymer U بسپار چند مولکولی
hetero organic polymer U ناجور بسپار الی
polymerizability U قابلیت بسپار شدن
superphysical U ابر جسمی
material U کلی جسمی
physical psychological U جسمی- روانی
materials U کلی جسمی
physically handicapped U معلول جسمی
so matic U طبیعی جسمی
compositions U ترکیب یکان ترکیب رزمی
composition U ترکیب یکان ترکیب رزمی
stereoirregular polymer U بسپار بدون نظم فضایی
homogonous U دارای اعضاء تولید مثل متشابه
homophone U متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
corporeity U خاصیت جسمی یامادی
engineering units U واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
transubstantiation U تبدیل جسمی بجسم دیگر
whaleback U هر جسمی شبیه پشت بالن
embolic U مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
somatotypic U نوع جسم ساختمان جسمی
somatotype U نوع جسم ساختمان جسمی
the colouring p of a substance U ماده رنگ دهنده جسمی
alliteration U اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت
heredity U رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
electrolysis U تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
warp set U [تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
hemihydrate U هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
declination U فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
gyrostat U التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
assembly U کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
penance U تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
tags U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tag U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
partitions U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
partition U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
luminescence U پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
federal government U دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
ingredient U ذرات
ingredients U ذرات
variable incidence U جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
cosmic particles U ذرات کیهانی
allergen U ذرات الرژی زا
metal foulings U ذرات فلز
particle physics U فیزیک ذرات
intermolecular U در داخل ذرات
molecular attracticm U جاده ذرات
planetesimal U ذرات سیارهای
barrier penetration by particles U نفوذ ذرات در سد
radioactive rays U ذرات رادیواکتیو
sand blasting U ذرات سنگ
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1affixation
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com